مروری بر استئوپروز (پوکی استخوان)
استئوپروز به معنی کاهش تراکم استخوانی و تخریب بافت استخوانی است که منجر به اختلال در توان استخوانی و افزایش خطر شکستگی میشود. بیش از 200 میلیون نفر در دنیا درگیر استئوپروز هستند. استئوپروز هم مردان و هم زنان را درگیر میکند، اما شیوع آن متفاوت است. از هر سه زن یک نفر و از هر پنج مرد یک نفر در ریسک شکستگی در طول عمر خود هستند.
استئوپروز به معنی کاهش تراکم استخوانی و تخریب بافت استخوانی است که منجر به اختلال در توان استخوانی و افزایش خطر شکستگی میشود. بیش از 200 میلیون نفر در دنیا درگیر استئوپروز هستند. استئوپروز هم مردان و هم زنان را درگیر میکند، اما شیوع آن متفاوت است. از هر سه زن یک نفر و از هر پنج مرد یک نفر در ریسک شکستگی در طول عمر خود هستند.
استئوپروز میتواند به دنبال کاهش استروژن در دوران بعد از یائسگی (منوپوز) رخ دهد و یا میتواند به دلیل تغییرات وابسته به سن و یا به دلیل علل ثانویه نظیر بیماری یا دارو باشد. (جدول 1و جدول 2)
شایعترین مکانهای شکستگی استئوپروز در مچ، ستون مهرهها، لگن و دندهها است. تخمین زده شده که بیش از 80 درصد شکستگیهای شکننده[1] بعد از منوپوز به دلیل استئوپروز است. شکستگی شکننده به معنی شکستگی ناشی از ترومای خفیف (یعنی به زمین خوردن از ارتفاعی کمتر از ایستادن) است.
شکستگی همراه با درد، ناتوانی، تغییر شکل و از دست رفتن استقلال فرد است، همچنین استئوپروز منجر به تحمیل هزینه قابل توجه به سیستم مراقبتی سلامت میشود. پس از ایجاد یک شسکستگی شکننده، ریسک بروز یک شکستگی دیگر، 5/2 برابر (برای شکستگی لگنی) و بیش از 5 برابر (برای شکستگی مهره) خواهد بود. شکستگیها همچنین با افزایش مورتالیته همراه هستند، ریسک مورتالیته در یک سال بعد از شکستگی لگن در خانمها 28 درصد و در آقایان 37 درصد است. علیرغم اثر اجتماعی شکستگیها، یک فاصله مراقبتی در مدیریت استئوپروز وجود داشته و در واقع کمتر از 20 درصد بیماران با شکستگی شکننده، مراقبت درمانی دریافت میکنند.
1) پاتوفیزیولوژی
بازسازی استخوان یک فرآیند مداوم است که به دقت تنظیم میشود و در نتیجه این تنظیم، تعادل در تحلیل استخوان و تشکیل استخوان به منظور حفظ استحکام بهینه استخوان ایجاد میشود. هرگونه عدم تعادل در فرآیند بازسازی طبیعی استخوان میتواند منجر به جذب بیش از حد یا کاهش تشکیل استخوان شود. اگر این روند ادامه یابد، میتواند منجر به کاهش تراکم مواد معدنی استخوان و تخریب ریزمعماری[2]شودکه منجر به افزایش خطر شکستگی میشود.فرآیندبازسازی استخوان پیچیده است و توسط هورمونهای مختلف (به عنوان مثال، استروژن، تستوسترون، هورمون پاراتیروئید،کلسی تونین و غیره)، سیتوکینها (به عنوان مثالRANKL) و سایر ترکیبات (به عنوان مثال فاکتور رشد، ویتامینD، پروستاگلاندین و غیره) کنترل میشود.
استئوبلاستها فعال کننده گیرنده لیگاند کاپا B فاکتور هستهای[3]RANKLرا تولید میکنند،RANKL سیتوکینی است که درتمایز، بلوغ و فعالسازی استئوکلاستها نقش دارد. این سیتوکین به گیرنده RANK موجود در سطح استئوکلاست متصل میشود تا تمایز، فعالسازی و فرآیند تحلیل استخوانی را آغاز کند. عواملی که بر این تنظیم تأثیر میگذارند (مانند از دست دادن استروژن در طول یائسگی، افزایش سن، شرایط خاص یا داروها) میتوانند منجر به عدم تعادل در فیزیولوژی استخوان طبیعی شوند.
جدول 1: ریسک فاکتورهای استئوپروز |
|
سن (بیش از 50 سال) |
عوامل سبک زندگی: مصرف فعلی سیگار مصرف الکل بیش از 3 نوشیدنی در روز مصرف کم کلسیم مصرف کم یا کمبود ویتامینD فعالیت بدنی کم مصرف زیاد کافئین |
سابقه خانوادگی (به ویژه شکستگی مفصل ران) |
|
سابقه شخصی شکستگی شکننده بعد از 40 سالگی |
|
شکستگی مهرهها |
|
نژاد/قومیت (قفقازی،آسیای شرقی) |
|
یائسگی زودرس (کمتراز 45 سال) |
|
کاهش وزن عمده |
|
شرایط هیپوگوناد زنان: یائسگی زودرس (کمتراز 45 سال)، نارسایی زودرس تخمدان،آمنوره قبلی (بیاشتهایی،ورزشی) مردان: هیپوگنادیسم |
اختلالات غدد درون ریز: پرکاری پاراتیروئید پرکاری تیروئید سندرم کوشینگ دیابت نوع 1 و 2 |
اختلالات روماتولوژیک: روماتیسم مفصلی لوپوس سیستمیک |
اختلالات دستگاه گوارش: سلیاک و سایربیماریهای سوءجذب بیماری التهابی روده |
نارسایی مزمن کلیوی |
عفونت HIV |
بیماری ریه انسدادی مزمن (COPD) |
بدخیمیها (مالتیپل میلوما، لنفوم، لوکمی) |
جدول 2: داروهای مرتبط با کاهش دانسیته استخوانی و شکستگی |
|
گلوکوکورتیکوئیدها (دوزتجمعی بیش از 3 ماه در سال گذشته با دوز پردنیزولون بالاتر از5/7 میلیگرم یا معادل آن) |
داروهای ضدتشنج |
مهارکنندههای آروماتاز |
|
جایگزینی اضافی تیروئید (تجویز هورمونهای تیروئید بیش از دوز مورد نیاز) |
درمان آنتیآندروژن |
داروهای ضدانعقاد (درمان طولانی مدت با هپارین) |
شیمی درمانی |
آگونیستهای هورمون آزادکننده گنادوتروپین (GnRH). مکملهای رتینول/ویتامینAا ز پیش ساخته شده> 10000 واحدبینالمللی |
دپومدروکسیپروژسترون مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین |
مهارکنندههای پمپ پروتون |
|
داروهای ضدرتروویروس (تنوفوویر، برخی مهارکنندههای یپروتئاز) |
تیازولیدیندیونها |
2) تشخیص
شناسایی افراد در معرض خطر بالاتر از دست دادن استخوان و شکستگی و هدف قرار دادن درمان پوکی استخوان برای هر بیمار، کلید پیشگیری از شکستگیهای آتی است. تشخیص پوکی استخوان با ارزیابی خطر شکستگی، تعیین کمیت خطر با استفاده از ابزارهای ارزیابی خطر شکستگی معتبر 10 ساله مانند FRAX[4] و اندازهگیری تراکم استخوان (BMD[5]) با جذبسنجی اشعه ایکس با انرژی دوگانه (DXA[6]) انجام میشود. همچنین، ممکن است برای بررسی شکستگیهای مهره، عکسبرداری با اشعه ایکس ازستون فقرات ضروری باشد. ارزیابی خطر شکستگی باید بعد از سن 50 سالگی برای زنان و مردان شروع شود اما در صورت وجود علل ثانویه در سنین پایینتر آغاز میشود.
پوکی استخوان باT-score 5/ 2یا بیشتر از انحراف استاندارد زیر اوج توده استخوانی برای بزرگسالان جوان تعریف میشود و T-score از 1- تا 5/2- استئوپنی (توده استخوانی کم) درنظرگرفته میشود. با این حال، تصمیمات درمانی باید براساس ارزیابی خطر شکستگی 10 ساله و خصوصیات فردی بیمار (بهعنوان مثال، ریسکهای بیمار، شرایط بالینی بیمار و ترجیحات وی) هدایت شوند.
3) مدیریت
هدف از درمان، پیشگیری از کاهش بیشتر توده استخوانی و جلوگیری از شکستگی درآینده است. همه بیماران باید در مورد خطر شکستگی، گزینههای درمانی ازجمله اقدامات پیشگیرانه، داروهای پوکی استخوان و اهداف درمان آموزش ببینند. برنامه درمانی باید به صورت فردی برای بیمار تنظیم گردد تا از رعایت آن اطمینان حاصل شود.
3-1) درمان غیردارویی
اقدامات پیشگیرانه عمومی شامل تجویز کلسیم و ویتامینD، ورزش (شامل تحمل وزن، مقاومت و تعادل)، ترک سیگار، محدود کردن مصرف کافئین به کمتر از 400 میلیگرم درروز (تقریباً چهار فنجان قهوه) و جلوگیری از زمین خوردن میباشد. در حال حاضر روزانه 1200 میلیگرم کلسیم (دریافت ترجیحی از رژیم غذایی) و ویتامین دی، 800 تا 2000 واحد بینالمللی توصیه میشود. محافظهای لگن ممکن است، شکستگیهای لگن را در بیمارانی که در مراکز مراقبت طولانی مدت هستند را کاهش دهد. هر علت ثانویه پوکی استخوان باید مشخص شده و قبل از درمان استئوپروز، در صورت امکان درمان شود.
3-2) درمان دارویی
گزینههای درمانی متعددی برای درمان استئوپروز وجود دارد (جدول 3). اغلب گزینههای درمانی موجود، عوامل ضدجذب[7] از جمله بیس فسفوناتها (آلندرونیت، ریزدرونیت، زولدرونیک اسید) و دنوزمومب هستند. تعدیلکنندههای انتخابی استروژن ([8]SERM) و هورون درمانی نیز از عوامل ضدجذب محسوب میشوند. تنها عامل آنابولیک موجود، هورمون پاراتیروئید نوترکیب (تریپاراتید) است. طیف وسیعی از فرمولاسیونها، راههای تجویز و رژیمهای دوز برای انتخاب وجود دارد که امکان شخصیسازی را برای افزایش پایبندی به درمان فراهم میکند.
جدول 3: داروهای مورد استفاده در مدیریت استئوپروز |
|||
کلاس دارویی |
دارو |
دوز |
شکل دارویی در ایران |
بیسفسفوناتها |
آلندرونیت |
70 میلیگرم خوراکی یک بار در هفته 10 میلیگرم خوراکی روزانه |
قرص 10، 35، و 75 میلیگرم |
ریزدرونیت |
35 میلیگرم یک بار در هفته 5 میلیگرم روزانه 150 میلیگرم ماهانه |
قرص 5 و 35 میلیگرم |
|
زولدرونیک اسید |
انفوزیون وریدی 5 میلیگرم سالانه |
زولدرونیک اسید با دو دوز 5 میلیگرم در 100 میلیلیتر و 4 میلیگرم در 5 میلیلیتر موجود است. آمپولهای 5 برای استئوپروز و آمپولهای 4 برای هایپرکلسمی بدخیم مورد استفاده قرار میگیرند. |
|
مهارکننده لیگاند RANKL |
دنوزومب |
تزریق زیرجلدی 60 میلیگرم هر شش ماه |
دنوزومب با دو برند اکسجوا (120 میلیگرم در 1.7 میلیلیتر) با اندیکاسیون هاپیرکلسمی بدخیم و پرولیا (60 میلیگرم در میلیلیتر) با اندیکاسیون استئوپروز در بازار دارویی موجود است. و اکسجوا (1.7میلیگرم در 4 میلیلیتر) هر شش ماه برای هایپرکلسمی بدخیم مورد استفاده قرار میگیرند. |
تعدیلکنندههای گیرنده استروژن (SERM) |
رالوکسیفن |
60 میلیگرم خوراکی روزانه |
قرص 60 میلیگرم |
هورمون درمانی |
استروژن کنژوگه |
3/0 تا 625/0 میلیگرم روزانه |
قرص خوراکی 0.625 و 1.25 میلیگرم |
هورمون نوترکیب پاراتیروئید |
تریپاراتاید |
20 میکروگرم زیرجلدی روزانه |
قلم تزریقی 2.4 میلیلیتر (250 میکروگرم در میلی لیتر) (20 میکروگرم معادل 0.08 میلیلیتر یا 8 واحد در قلم تزریقی است.) |
درمانهای خط اول استئوپروز معمولاً به شکل زیر است:
خانمهای بعد از منوپوز:
با شکستگی مهره، غیرمهرهای، و لگن: بیسفسفوناتها، دنوزومب و هورمون درمانی در صورتی که بیمار علائم وازوموتور نیازمند درمان داشته باشد.
شکستگی مهره: رالوکسیفن نیز ممکن است به عنوان خط اول درمانی انتخاب شود.
آقایان: بیسفسفوناتها یا دنوزومب
استئوپروز ناشی از گلوکوکورتیکوئیدها: بیسفسفوناتها یا دنوزومب
درمان دارویی بهتر است در تمامی بیماران با ریسک بالای شکستگی (ریسک ده ساله بیش از 20 درصد) یا در بیمارانی که دچار شکستگی شکننده[9] پس از 50 سالگی شدهاند، در نظر گرفته شود. در صورتی که از الگوریتم FRAX برای ارزیابی شکستگی استفاده میشود، باید در نظر داشت ریسک شکستگی ماژور بالای 20 درصد یا ریسک شکستگی لگن بالای 3 درصد به عنوان ریسک بالا تعریف میشود. شروع درمان در بیماران با ریسک متوسط (بین 10 تا 20 درصد) بهتر است بر اساس ریسک فاکتورهای بیمار و تصمیم پزشک و بیمار باشد. اقدامات پیشگیرانه برای بیماران با ریسک کمتر از 10 درصد و عدم درمان دارویی توصیه میشود.
4) ارزیابی بیمار
ارزیابی اولیه بیماران مبتلا به استئوپروز و بیماران در ریسک استئوپروز مشابه هم است. داروسازان نقش مهمی در غربالگری و مدیریت این بیماران دارند. داروسازان در جایگاه مناسبی جهت غربالگری بیماران در ریسک بالای شکستگی هستند و میتوانند آموزشهای لازم در مورد ریسک فاکتورهای شکستگی، اقدامات پیشگیرانه، و گزینههای درمانی را ارائه دهند. بررسی تداخلات دارویی، موارد منع مصرف، عوارض جانبی، و مخاطرات طولانی مدت مرتبط با درمان از دیگر وظایف داروسازان است. به علاوه، پایش و حمایت بیماران برای پایبندی به درمان نیز به ویژه در صورت بروز عوارض جانبی اهمیت ویژهای دارد.
همانند سایر بیماریهای مزمن، اخذ شرح حال مرتبط با بیماری، شرح حال دارویی، نتایج آزمایشگاهی، و معاینه توصیه میشود. به علاوه سابقه شکستگی، کاهش قد، و سابقه افتادن نیز باید بررسی شود.
ارزیابی بیمار در ریسک شکستگی که هنوز تشخیص استئوپروز ندارد: تمامی خانمهای بعد از منوپوز و آقایان مسنتر از 50 سال باید از جهت ریسک فاکتورهای متربط با شکستگی و از دست رفتن توده استخوانی مورد ارزیابی قرار گیرند. هدف ارزیابی ریسک تشخیص بیمارانی است که در ریسک شکستگی هستند، و همچنین مشخص کردن بیمارانی است که جهت ارزیابی بیشتر، باید ارجاع داده شوند.
- سابقه شکستگی فردی: ارزیابی کردن شکستگی شکننده، نوع شکستگی و ارتباط آن با استئوپروز
- سابقه دارویی با تمرکز بر داروهایی که ریسک استئوپروز دارند: کورتیکواستروئیدها، مهارکنندههای آروماتاز، ضد تشنجها، دیورتیکها و ... (جدول 2)
- سابقه خانوادگی استئوپروز (سابقه شکستگی لگن در والدین)
- سابقه مصرف سیگار و الکل
- وضعیت قاعدگی در خانمها (بررسی سن منوپوز و تشخیص منوپوز زودرس و بیماران بعد منوپوز)
- بررسی بیماریهای مرتبط با استئوپروز (جدول 1)
- ارزیابی سایر علل از دست رفتن ذخیره استخوانی (سابقه آنورکسی)
تمامی افراد بالای 65 سال و خانمهای بعد از منوپوز و آقایان بالای 50 سال و دارای ریسک فاکتور شکستگی، باید سنجش تراکم استخوانی انجام دهند.
جهت ارزیابی ریسک شکستگی استفاده از ابزار FRAX توصیه میشود، در جدول 4 ارزیابی ریسک بر اساس این ابزار خلاصه شده است. این ابزار سن، جنس، وزن، قد، سابقه شکستگی لگن، مصرف سیگار، مصرف گلوکوکورتیکوئید، آرتریت روماتوئید، سابقه شسکستگی لگن در والدین، استئوپروز ثانویه، مصرف الکل، و BMD (میتوان BMD را وارد نکرد) را در نظر میگیرد. جهت دسترسی به این ابزار میتوان به سایت www.sheffield.ac.uk/FRAX/tool.aspx?country=9 مراجعه کرد.
جدول شماره4: دسته بندی ریسک شکستگی بر اساس FRAX |
|||
درصد ریسک 10 ساله شکستگی استخوان لگن |
|
درصد ریسک 10 ساله MOF |
|
20≤ |
یا |
3≤ |
ریسک زیاد |
19-10 |
3-1 |
ریسک متوسط |
|
10> |
1> |
ریسک کم |
|
در این جدول هر کدام از مقادیر که بالاتر باشد، معیار ارزیابی ریسک خواهد بود. MOF: Non-Hip major osteoporotic fractures |
ارزیابی مناسب بودن داروهای استئوپروز تجویز شده برای بیمار، نیازمند فهم خطر شکستگی در فرد در ده سال آینده (FRAX)، نتایج BMD، سابقه افت قد، خطر افتادن، و ریسک فاکتورهای مرتبط (وضعیت بیماریها و داروهایی که منجر به پوکی استخوان میشود) است. در برخی از بیماران به ویژه در بیمارانی که کاهش قد داشته و یا درد کمر دارند، ممکن است نیاز به ارزیابیهای تصویربرداری برای تشخیص شکستگی مهرهها باشد.
در جدول 5 ملاحظات تجوی داروهای استئوپروز که پیش از شروع درمان باید در نظر گرفته شود، خلاصه شده است.
فاکتور دیگری که پیش از شروع دارو باید در نظر گرفت، عوارض جانبی مرتبط با درمان است. این عوارض در جدول 6 خلاصه شده است.
جدول5: ملاحظات دارویی پیش از تجویز داروهای استئوپروز |
|
دارو |
فاکتورهای قابل توجه |
بیسفسفوناتهای خوراکی |
نبود مشکل در بلع یا گیر کردن دارو در گلو عملکرد کلیه مناسب (eGFR> 30mL/min) نیاز به فاصله دادن با غذاها و نوشیدنیها (به جز آب) به مدت 30 دقیقه پس از دریافت دوز جراحیهای عمده فک یا رادیوتراپی فک (در صورت وجود این موارد، از این درمان پرهیز شود.) |
زولدرونیک اسید |
هیدراتاسیون کافی پیش از تجویز عملکرد کلیه مناسب (eGFR> 30mL/min) |
دنوزومب |
توجه به تزریقی بودن دارو و تمایل به دریافت داروی تزریقی توسط بیمار |
تریپاراتاید |
تمایل بیمار به دریافت داروی تزریقی روزانه هزینه مصرف حداکثر دو سال دارو |
رالوکسیفن |
نداشتن سابقه ترومبوآمبولی |
هورمون درمانی |
نداشتن سابقه ترومبوآمبولی |
جدول6: احتیاطات، پایشها و عوارض جدی داروهای استئوپروز |
||
دارو |
پایشها و احتیاطات لازم |
عوارض قابل توجه و مهم |
بیسفسفوناتهای خوراکی و وریدی |
علائم گوارشی (کاهش وزن و علائم شدید گوارشی) درد عضلانی هایپوکلسمی (پایش سطح کلسیم و آلبومین) عوارض مرتبط با انفوزیون (زولدرونیک اسید) علائم شبه آنفولانزا سمیت کلیوی (زولدرونیک اسید) |
شکستگی غیرمعمول فمور (درد ناگهانی زانو) استئونکروز آرواره (آگاه بودن دندانپزشک در مورد مصرف دارو) |
دنوزومب |
واکنشهای پوستی (اگزما، راش) درد عضلانی افزایش ریسک عفونتها |
شکستگی غیرمعمول فمور (درد ناگهانی زانو) استئونکروز آرواره (آگاه بودن دندانپزشک در مورد مصرف دارو) |
تریپاراتاید |
افت فشار وضعیتی بعد از تزریق (بیمار بعد از اولین تزریق دراز بکشد) کرامپ پا سردرد، سرگیجه هایپرکلسمی (پایش کلسیم و آلبومین) |
افزایش ریسک استئوسارکوما |
رالوکسیفن |
گرگرفتگی، تعریق کرامپ پا ادم محیطی |
ترومبوآمبولی (به ویژه در افراد با سابقه ترومبوآمبولی) |
هورمون درمانی |
تندرنس سینه نفخ، احتباس مایعات سردرد |
ترومبوآمبولی (به ویژه در افراد با سابقه ترومبوآمبولی) |
5) مهارتهای معاینه
معاینه جهت ارزیابی میزان اختلالات شکلی (کیفوز یا قوز) و همچنین ارزیابی شکستگی مهره لازم است. به این منظور ارزیابی صحیح قد باشد صورت گیرد. فرد موقع اندازهگیری قد باید بدون کفش به گونهای که پاشنهها، کمر و باسن با دیوار تماس داشته باشد صاف ایستاده و چانه به موازات زمین قرار گیرد. این اندازه گیری به ویژه در افرادی که قوز دارند، دشوار بوده و ممکن است نتوانند کمر را به دیوار مماس کنند. قد فرد باید با قد وی در 20 سالگی مقایسه شود و اگر بیش از 4 سانتیمتر کم شده بود، نیاز به ارزیابیهای بیشتری است. در صورتی که اندازهگیری قد اخیراً انجام شده است، کاهش بیش از 2 سانتیمتر از قد نیازمند ارزیابیهای بیشتری است.
جهت ارزیابی شکستگی سایر تکنیکهای معاینه در نظر گرفته شود:
- فاصله اکسیپوت[10] (استخوان پس سری) تا دیوار نیز قابل اندازهگیری است که نشانگر شکستگیهای احتمالی مهرههای قفسه سینه است. از بیمار خواسته میشود که بایستد و مچ پا و باسن خود را به دیوار مماس کرده و چانه خود را افقی نگه دارد، سپس از وی خواسته میشود که سعی کند پشت سر خود را به دیوار مماس کند. درحالت ایده آل، این فاصله باید صفر سانتیمتر باشد، اما فاصله 5 سانتیمتر یا بیشتر ممکن است نشان دهنده شکستگی ستون فقرات قفسه سینه باشد.
- فاصله دنده- لگن یکی دیگر از معیارهای کیفوز است. از بیمار خواسته شده که رو به روی معاینهگر بایستد و دستانش را دراز کند. فاصله بین پایین دندهها و بالای لگن باید حداقل دو عرض انگشت از هم فاصله داشته باشد.
- ستون فقرات را نیز میتوان با زدن مشت بسته در امتداد خط وسط دق کرد. اینکار باید نسبتاً آرام انجام شود. دردی که در خط وسط ستون فقرات موضعی است نیز نشان دهنده شکستگی های احتمالی مهرهاست.
همزمان با ارزیابی پوکی استخوان، ارزیابی زمین خوردن میتواند در تعیین اینکه کدام بیماران در معرض خطر شکستگی هستند مفید باشد. پیشبینی کننده ترین عامل برای تشخیص بیمارانی که درآینده احتمالاً در خطر افتادن هستند، این است که در گذشته سقوط کرده باشد. سایر عوامل خطر عبارتند از پل فارمسی، برخی داروها (بنزودیازپینها، دیورتیکها، روانگردانها)، استفاده از ابزارهای کمکی راه رفتن و اختلال شناختی.
- تستTUG[11]یک ارزیابی سریع و آسان است که میتواند برای تعیین ریسک سقوط استفاده شود. برای انجام تست1) از فرد بخواهید از روی صندلی بایستد، 2) سه متر با سرعت عادی راه برود، 3) بچرخد، 4) با سرعت عادی به سمت صندلی برود، و 5) دوباره بنشیند. اگر بیش از 12 ثانیه طول بکشد تا فرد این آزمایش را انجام دهد، درمعرض خطر بیشتری برای سقوط خواهد بود.
6) ارزیابیهای فالوآپ
6-1) پایبندی به درمان
بیسفسفوناتها معمولاً با نرخ بالایی از عدم پایبندی به درمان همراه هستند که به علل مختلفی است:
- استئوپروز یک بیماری بی علامت است.
- تجویز داروها و فاصله با سایر داروها و غذاها دشوار است.
- بیمار ممکن است دوزهای یک بار در هفته را فراموش کند.
در زمان تحویل نسخه به بیمار، حتماً باید فاصله با غذا و زمان مصرف تأکید شود.
در مورد داروهای دنوزومب و زولدرونیک اسید، زمان تجویز دوز بعدی باید به بیمار یادآوری شود.
6-2) اثربخشی
علائم و نشانهها
درفالوآپ برای پوکی استخوان، باید در مورد شکستگیهای جدید (یعنی در حین درمان) یا شروع جدید کمردرد سؤال شود. قد باید مجدداً اندازهگیری شود تا مشخص شود که آیا از زمان بازدید قبلی کاهش قد رخ داده است یا خیر. هرگونه شکستگی جدید از زمان آخرین بازدید باید ارزیابی شود و همچنین تعیین شود که آیا شکستگی از نوع شکستگی شکنندگی است یا خیر. شکستگی در حین درمان،اگر بیمار پایبند به درمان بوده باشد، ممکن است شکست در درمان تلقی شود. این ممکن است به این معنی باشدکه بیمارنیازبه تغییر در درمان دارد. علاوه بر این، ارزیابی مجدد عوامل خطر باید انجام شود و متعاقباً مجددا ًFRAX محاسبه شود تا مشخص شود که آیا وضعیت خطر بیمارتغییرکرده است یاخیر.
کاهش خطر شکستگی (ازمتوسط به پایین) میتواند به معنای امکان قطع درمان باشد. بیماران ممکن است با ترک سیگار،کاهش مصرف الکل و قطع درمان با کورتیکواستروئید، خطر خود را کاهش دهند.
تستهای آزمایشگاهی
عملکردکلیه باید در فالوآپ مورد ارزیابی قرار گیرد،به خصوص اگر بیمار در معرض خطرکلیرانس کم و نارسایی کلیه و تحت درمان با بیسفسفوناتها باشد. عملکردکلیه باید قبل از تجویز دوز زولدرونیک اسید محاسبه شود. سایر تستهای آزمایشگاهی مانندکلسیم و آلبومین را میتوان مورد بازبینی قرار داد، اما اگر بیمارعلامتی نداشته و هیچ بیماری همراه دیگری ندارد، میتوان این تستها را درخواست نداد.
تصویربرداری
به طورکلی، پس از شروع درمان، DXA پس از 1 تا 3 سال تکرار شود. برای بیماران پرخطر، DXA ممکن است پس از یک سال انجام شود تا از پاسخ کافی اطمینان حاصل شود و مشخص شود که آیا BMD در طول زمان کاهش یافته یا خیر. تغییر در BMD را میتوان با گزارش تشخیصی گزارش کرد و این در صورتی دقیقتر است که بیمار اندازه گیریBMD خود را با همان دستگاه ادامه دهد. بنابراین، درصورت امکان توصیه میشود که بیماران اسکن DXA بعدی خود را در همان کلینیک اسکن قبلی انجام دهند. عکسبرداری با اشعه ایکس قفسه سینه و ستون فقرات کمری را میتوان همزمان با DXA بعدی انجام داد، زیرا شکستگی مهره ها میتواند بیصدا باشد و ممکن است بیمار هیچ علامتی نداشته باشد. یا اگر بیمار دچار کمردرد جدید شد، نیز این ارزیابی توصیه میشود.
6-3) واکنشهای نامطلوب دارویی
به عنوان بخش کلیدی ارزیابی، داروسازان باید تعیین کنند که داروهای تجویز شده برای پوکی استخوان چگونه تحمل میشود. واکنشهای نامطلوب دارویی یا عوارض جانبی میتواند منجر به عدم دریافت داروها شود و بیمار را در معرض خطر شکستگی قرار دهد. در جدول 6 برخی از واکنشهای نامطلوب رایج با داروهای پوکی استخوان وهمچنین عوارض جدی که به ندرت رخ میدهند خلاصه شده است، هنگام شروع این داروها این عوارض جدی باید به بیماران اطلاع داده شود.
6-4) قطع داروها
در مورد زمان قطع بیس فسفوناتها در بیمارانی که در معرض خطر خفیف تا متوسطشکستگی قرار دارند، اختلاف نظر وجود دارد. استفاده طولانی مدت از بیس فسفوناتها با خطر بالاتر شکستگی فمور غیرمعمول و استئونکروز فک همراه است و به این ترتیب، درمان طولانی مدت باید تقریباً 5 سال پس از شروع درمان با بیس فسفونات مجدداً ارزیابی شود. در بیمارانی که درمعرض خطر بالای شکستگی ناشی از پوکی استخوان هستند، قطع دارو نباید در نظرگرفته شود.
شواهد مربوط به قطع دنوزومب چندان واضح نیست. قطع مصرف دنوزوماب میتواند منجر به کاهش ناگهانی BMD بیمار و افزایش احتمالی خطر شکستگی شود. به این ترتیب، قطع درمان با درمان دنوزوماب معمولاً توصیه نمیشود. اگر بیمار در حین درمان با بیسفسفونات یا دنوزومب دچار شکستگی غیر معمول استخوان فمور شود، ادامه درمان با عوامل آنابولیک بر اساس ریسک شکستگی باید در نظرگرفته شود.
6-5) عوارض بیماری
عمده ترین عوارض مربوط به پوکی استخوان، شکستگی است. این شکستگیها در استخوانهایی که عمدتاً استخوان ترابکولار (اسفنجی) هستند مانند مهرهها و لگن رخ میدهد. هنگامی که افراد از یک شکستگی شکننده رنج میبرند، در معرض خطر بسیار بیشتری برای شکستگیهای آینده قرارمیگیرند، که آبشار شکنندگی نامیده میشود. داشتن یک شکستگی احتمال شکستگی در آینده را پیش بینی میکند. اگر بیمار در حین درمان مناسب دچارشکستگی شود، اولین نکته این است که بیمار پایبند به درمان بوده است یا خیر. اگربیمار به درمان پایبند نبوده است، بحث در مورد چگونگی بهبود پایبندی مفید خواهد بود و یا تغییر درمان به دارویی که مدیریت مصرف آن برای بیمار آسانتر است، صورت گیرد. به عنوان مثال، مشکل بیمارانی که جدا کردن دوزهای بیس فسفوناتهای خوراکی از سایر داروها و/ یا غذا برایشان مشکل است، ممکن است با تغییر درمان به زولدرونیک اسید وریدی یکبار در سال حل شود. اگر بیمار به درمان خوراکی بیسفسفونات پایبند بوده و آن را به طور مناسب از غذا و کلسیم فاصله داشته باشد، احتمالاً تغییر در درمان پس از شکستگی شکنندگی ضروری است. تغییر دارو از بیسفسفونات به دنوزوماب در این زمان توصیه میشود. استفاده از تریپاراتید عمدتاً به دلیل هزینه و نیاز به تزریق روزانه محدود است، اما میتوان آن را در بیماران بسیار شکننده که در حین درمان با بیسفسفونات یا دنوزومب دچار شکستگی های شکنندگی شوند، درنظرگرفت.
7) نکات بالینی
- ارزیابی افراد در معرض خطر پوکی استخوان و افرادی که پوکی استخوان در آنها تشخیص داده شده است باید شامل ارزیابی عوامل خطر، ازجمله داروهایی باشد که ممکن است منجربه تحلیل استخوان و/ یا افزایش خطرشکستگی شود.
- ارزیابی دانسیته استخوانی (سنجش تراکم استخوانی) هم برای تشخیص اولیه و هم برای ارزیابی خطرمهم است.
- شکستگیهای مهره باید در ویزیتهای بعدی غربالگری شوند زیرا ممکن است بیماران بدون اطلاع دچار شکستگی شوند.
- نظارت بر بیماران در زمان پیگیری باید شامل ارزیابی اثرات نامطلوب داروهای پوکی استخوان و همچنین بررسی پایبندی باشد.
تهیه و تنظیم:
دکتر هستی فتوگرافی (داروساز عمومی)
دکتر نیلوفر خوشنام راد (دستیار داروسازی بالینی)
منابع:
1. Pharmacological Management of Osteoporosis in Postmenopausal Women, JCEM: May 2019 (online March 2019)
2. Diagnosis and Management of Osteoporosis, www.aafp.org
[1]fragility fractures
[2]microarchitecture
[3]Receptor activator of nuclear factor kappaB ligand
[4]Fracture Risk Assessment
[5]Bone mineral density
[6]Dual-energy X-ray absorptiometry
[7] Anti-resorptive
[8]Selective estrogen receptor modulator
[9]Fragility fracture
[10]Occiput
[11]Timed Up and Go
ارسال نظر